هبةالله بن حسین بدیعاسطرلابیبدیع اُسطُرلابی، ابوالقاسم (یا اَسطرلابی/ اصطرلابی)، بدیع الزمان ابوالقاسم هِبَّةُاللّه بن حسین بن احمد، [۱]
تاریخ الحکماء، و هو مختصر الزوزنی المسمی بالمنتخبات الملتقطات من کتاب اخبارالعلماء باخبار الحکماء، چاپ لیپرت، لایپزیگ ۱۹۰۳.
منجم، شاعر و سازنده ابزارهای نجومی در قرن ششم بود.
فهرست مندرجات۲ - تشابه اسمی ۳ - احاطه علمی در علوم مختلف ۴ - علاقه به شاعری ۵ - ممارست در کار ۶ - آثار ۶.۱ - طراحی و ساخت ابزاری اسطرلاب گونه ۶.۲ - شرحی بر رساله فی الآلة الشّاملة ۶.۳ - ساز بادی ۶.۴ - المعرب المحمودی فی الزّیج ۶.۵ - رساله درباره کاربرد اسطرلاب کروی ۶.۶ - رسالة فی الکرة ذات الکرسی ۶.۷ - دیوان الاسطرلابی ۶.۸ - درّة التاج من شعر ابن الحجّاج ۷ - فهرست منابع ۸ - پانویس ۹ - منبع ۱ - شناخت مختصروی به دلیل مهارت در ساختن انواع اسطرلاب، اسطرلابی خوانده شد. [۲]
یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۱۹، ص۲۷۳، بیروت ۱۳۵۵ـ۱۳۵۷/۱۹۳۶ـ ۱۹۳۸.
برخی از نویسندگان او را حکیم، فیلسوف، ریاضیدان، پزشک و آگاه بر علم کلام و طلسمات نیز خوانده اند. [۳]
محمد بن محمد عمادالدین کاتب، خریدة القصر و جریدة العصر، ج۲، جزء ۳، ص۱۳۸، چاپ محمد بهجة اثری، بغداد ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
[۴]
یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۱۹، ص۲۷۳، بیروت ۱۳۵۵ـ۱۳۵۷/۱۹۳۶ـ ۱۹۳۸.
[۵]
ابن ابی اصیبعة، عیون الانباء فی طبقات الاطباء، ج۱، ص۳۷۶، چاپ نزار رضا، بیروت (بی تا).
عمادالدین کاتب (متوفی ۵۹۷) تاریخنگار معاصر بدیع، درباره محل و تاریخ تولد او اطلاعی نمیدهد. برخی او را اهل بغداد [۶]
یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۱۹، ص۲۷۳، بیروت ۱۳۵۵ـ۱۳۵۷/۱۹۳۶ـ ۱۹۳۸.
[۷]
علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، ج۱، ص۳۳۹، و هو مختصر الزوزنی المسمی بالمنتخبات الملتقطات من کتاب اخبارالعلماء باخبار الحکماء، چاپ لیپرت، لایپزیگ ۱۹۰۳.
و بعضی اصلاً اصفهانی دانستهاند که به بغداد رفته و تا پایان عمر در آنجا اقامت گزیده است. [۸]
عمررضا کحاله، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۱۳۷، بیروت (تاریخ مقدمه ۱۳۷۶).
[۹]
قدری حافظ طوقان، تراث العرب العلمی فی الریاضیات والفلک، ج۱، ص۳۸۱، بیروت (تاریخ مقدمه ۱۹۶۳).
[۱۰]
سیریل لوید الگود، تاریخ پزشکی ایران و سرزمین های خلافت شرقی، ج۱، ص۱۹۷، ترجمه باهر فرقانی، تهران ۱۳۵۶ ش.
همچنین به گفته برخی منابع، خاندانش از طبرستان بوده و خودش در اصفهان درگذشته است.
۲ - تشابه اسمیابن عبری [۱۱]
ابن عبری، تاریخ مختصرالدول، ج۱، ص۲۰۹، چاپ اصالحانی، بیروت ۱۹۵۸.
از سه پزشک مشهور نیمه اول قرن ششم که نام هر سه هبة الله بوده یاد میکند و میگوید که یکی از آنان هبّه الله بن حسین اصفهانی (متوفی ح۵۳۰) است و برخی به دلیل مشابهت نام او با اسطرلابی، بدیع را اصفهانی پنداشته اند [۱۲]
خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۸، ص۷۲، بیروت ۱۹۸۶.
[۱۳]
علی اکبر دهخدا، لغت نامه، ذیل «هبة الله بن حسین»، زیر نظر محمد معین، تهران ۱۳۲۵ـ۱۳۶۱ ش.
در حالی که ابن عبری در جای دیگر، [۱۴]
ابن عبری، تاریخ مختصرالدول، ج۱، ص۲۱۰، چاپ اصالحانی، بیروت ۱۹۵۸.
با ذکر نام جدّ هبة الله اصفهانی (علی) و آوردن نمونه شعری از بدیع اسطرلابی، آن دو را از یکدیگر متمایز کرده است.
۳ - احاطه علمی در علوم مختلفبرخی معتقدند که شرح حال نویسان قدیم درباره مرتبه و احاطه بدیع در علوم مختلف مبالغه کرده اند. به تصریح خوانساری [۱۵]
خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، ج۲، ص۱۴۰، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.
او ابداعی نکرده است؛ و به گفته سوتر و طوقان، [۱۶]
قدری حافظ طوقان، تراث العرب العلمی فی الریاضیات والفلک، ج۱، ص۳۸۰، بیروت (تاریخ مقدمه ۱۹۶۳).
ستایشهای مورخان و نویسندگان پیشین از بدیع، غلوآمیز و ناشی از کم دانشی آنان و فاقد ارزیابی علمی بوده و موجب شده است که جایگاه واقعی کارهای علمی او بازشناخته نشود. با اینهمه، بدیع الزمان جَزَری (متوفی ح۶۰۲) بر نوآوری بدیع در ساختن ابزارِ علمی تصریح کرده و به شرح وسیله ابداعی او پرداخته است. [۱۷]
ابی العز بن اسماعیل جزری، الجامع بین العلم والعمل النافع فی صناعة الحیل، ج۱، ص۴۲۳، چاپ احمد یوسف حسن، حلب ۱۹۷۹.
پس از عماد الدین کاتب، یاقوت حَمْوی و قِفْطی قدیمترین منابع شرح حال اویند. به نوشته آنان، وی در ساختن ابزارهایی چون انواع اسطرلاب، پرگار و خط کش استاد بود و با شهرت فراوانی که در زمان مسترشد عباسی (حک: ۵۱۲ـ۵۲۹) یافت، سرمایهای بسیار اندوخت. او در فن خود پیوسته از برهانهای هندسی استفاده میکرد. و به وسیله آلات فلکی بر تعیین مسیر انوار، آگاهی داشت و به ساختن طلسمات همّت میگماشت.رصدهای او برای یافتن اوقات سَعْد غالباً صحیح بوده است. [۱۸]
یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۱۹، ص۲۷۴، بیروت ۱۳۵۵ـ۱۳۵۷/۱۹۳۶ـ ۱۹۳۸.
[۱۹]
علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، ج۱، ص۳۳۹ـ۳۴۰، و هو مختصر الزوزنی المسمی بالمنتخبات الملتقطات من کتاب اخبارالعلماء باخبار الحکماء، چاپ لیپرت، لایپزیگ ۱۹۰۳.
[۲۰]
محمد بن محمد عمادالدین کاتب، خریدة القصر و جریدة العصر، ج۲، جزء ۳، ص۱۳۸، چاپ محمد بهجة اثری، بغداد ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
رصد سال ۵۲۴ در کاخ سلاطین سلجوقی (در دارالسلطانیه در مشرق بغداد) به سرپرستی و نظارت او بود، که ناتمام ماند. ابن ابی اصیبعة [۲۲]
ابن ابی اصیبعة، عیون الانباء فی طبقات الاطباء، ج۱، ص۳۷۴ـ۳۷۶، چاپ نزار رضا، بیروت (بی تا).
از قول مهذّب الدّین بن محمد خضرحَلَبی، از آگاهان به علم نجوم، بدیع را یگانه عصر خود خوانده و نوشته است که پدر مهذب الدین، برهان منجّم، از اهالی طبرستان و از سرآمدان دانش احکام نجوم با بدیع اسطرلابی مصاحب و همنشین بود و نجوم و احکام آن را از وی آموخته بود. [۲۳]
نامه دانشوران ناصری، قم (تاریخ مقدمه ۱۳۳۸ ش)، ج۸، ص۱۱۱ـ۱۱۲.
۴ - علاقه به شاعریبدیع در ۵۱۰، ابن تلمیذ، پزشک مشهور مسیحی، را در اصفهان ملاقات کرد [۲۴]
ابن ابی اصیبعة، عیون الانباء فی طبقات الاطباء، ج۱، ص۳۷۶، چاپ نزار رضا، بیروت (بی تا).
و از دانش پزشکی وی بهره برد. [۲۵]
نامه دانشوران ناصری، قم (تاریخ مقدمه ۱۳۳۸ ش)، ج۸، ص۱۱۱.
وی در یکی از اشعارش، فروتنی بی اندازه ابن تلمیذ را ستوده و جایگاه تواضع او را در ستاره ثریا دانسته است (فذاکَ مِن التّواضع فِی الثّریا) [۲۶]
علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، ج۱، ص۳۴۶، و هو مختصر الزوزنی المسمی بالمنتخبات الملتقطات من کتاب اخبارالعلماء باخبار الحکماء، چاپ لیپرت، لایپزیگ ۱۹۰۳.
[۲۷]
ابن عبری، تاریخ مختصرالدول، ج۱، ص۲۱۰، چاپ اصالحانی، بیروت ۱۹۵۸.
بیشتر سرودههای بدیع مایههای طنز و لطیفه دارد و بسیاری از بزرگان زمان، از جمله منجّمان و پزشکان، را به مناسبتهایی هجو کرده است. [۲۸]
محمد بن محمد عمادالدین کاتب، خریدة القصر و جریدة العصر، ج۲، جزء ۳، ص۱۴۰ـ۱۴۱، چاپ محمد بهجة اثری، بغداد ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
[۲۹]
محمد بن محمد عمادالدین کاتب، خریدة القصر و جریدة العصر، ج۲، جزء ۳، ص۱۴۵، چاپ محمد بهجة اثری، بغداد ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
[۳۰]
ابن ابی اصیبعة، ج۱، ص۳۷۷، عیون الانباء فی طبقات الاطباء، چاپ نزار رضا، بیروت (بی تا).
[۳۱]
ابن ابی اصیبعة، ج۱، ص۳۷۹، عیون الانباء فی طبقات الاطباء، چاپ نزار رضا، بیروت (بی تا).
[۳۲]
عبدالحمید علّوچی، تاریخ الطب العراقی، ج۱، ص۱۰۷، بغداد ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
به نوشته ابن خلکان، از به کار بردن واژههای رکیک در اشعار خویش پرهیز نمیکرد، ازینرو بسیاری از سروده هایش فاقد اعتبار و اهمیت است [۳۳]
ابن خلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناءالزمان، ج۶، ص۵۱ـ۵۲، بیروت (بی تا).
[۳۴]
ثبت کرده اند. عمادالدین کاتب، محمد بن محمد عمادالدین کاتب، خریدة القصر و جریدة العصر، چاپ محمد بهجة اثری، بغداد ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
[۳۵]
محمد بن محمد عمادالدین کاتب، خریدة القصر و جریدة العصر، ج۲، جزء ۳، ص۱۳۹، چاپ محمد بهجة اثری، بغداد ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
شیرینی کلام او را چون حلاوت عسلی که از کندو خارج شده باشد، میداند و یاقوت حموی [۳۶]
یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۱۹، ص۲۷۴، بیروت ۱۳۵۵ـ۱۳۵۷/۱۹۳۶ـ ۱۹۳۸.
شعرش را ناب و عالی وصف میکند.
۵ - ممارست در کاربدیع تا پایان عمر در بغداد به سر برد و همواره در حرفه خود ممارست میکرد، تا جایی که ابن تلمیذ معتقد بود که او به سبب افراط در کار به یکی از بیماریهای دماغی دچار خواهد شد. [۳۷]
نامه دانشوران ناصری، قم (تاریخ مقدمه ۱۳۳۸ ش)، ج۸، ص۱۱۳.
به نوشته اغلب نویسندگان، بدیع در ۵۳۴، در بغداد براثر ابتلا به «فالج» درگذشت [۳۸]
یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۱۹، ص۲۷۴، بیروت ۱۳۵۵ـ۱۳۵۷/۱۹۳۶ـ ۱۹۳۸.
[۳۹]
ابن خلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناءالزمان، ج۶، ص۵۲، بیروت (بی تا).
[۴۰]
محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲۰، ص۵۳ به نقل از ابن نجّار، ج ۲۰، چاپ شعیب ارنووط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
و در مقبره الوردیه در مشرق بغداد به خاک سپرده شد. [۴۱]
ابن خلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناءالزمان، ج۶، ص۵۲، بیروت (بی تا).
ابن تَغْری بردی [۴۲]
ابن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، ج۵، ص۲۷۵، مصر (بی تا).
وفات او را در ۵۳۹ و ابن عماد حنبلی [۴۳]
ابن عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج۴، ص۱۰۳، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
در ۵۳۳ ثبت کرده اند. سوتر مینویسد که بدیع را در حال اغما به خاک سپردند؛ در حالی که این شرح درباره فوت هبة الله، پزشک اصفهانی، آمده است. [۴۴]
علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، ج۱، ص۳۴۲، و هو مختصر الزوزنی المسمی بالمنتخبات الملتقطات من کتاب اخبارالعلماء باخبار الحکماء، چاپ لیپرت، لایپزیگ ۱۹۰۳.
۶ - آثاراز بدیع ابزارهای نجومی و آثاری به جا مانده که تنها برخی بهطور ناقص به دست ما رسیده است. بعضی از آنها عبارتاند از: ۶.۱ - طراحی و ساخت ابزاری اسطرلاب گونهبراساس زیج الصفائح تصنیف ابوجعفر خازن؛اصل این زیج به دست نیامده ولی از شواهد چنین برمیآید که مورد مراجعه و استفاده دانشمندان از جمله ابو نصر عراق (متوفی قبل از ۴۲۸) و بیرونی (متوفی ۴۴۰) نیز بوده است. [۴۵]
محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، الا´ثار الباقیة عن القرون الخالیة، ج۱، ص۳۲۶، چاپ زاخاو، لایپزیگ ۱۹۲۳.
[۴۶]
جلال الدین همایی، خیامی نامه، ج۱، ص۵۷، تهران ۱۳۴۶ ش.
[۴۷]
ابوالقاسم قربانی، زندگینامة ریاضیدانان دورة اسلامی: از سده سوم تا سده یازدهم هجری، ج۱، ص۶۷، تهران ۱۳۶۵ ش.
تصاویری از ابزارِ دست ساختة بدیع را، که در مجموعة درک جی. دِ سولاپرایس در دانشگاه ییل محفوظ است، با توضیحات مفیدی منتشر کرده است. تصویرها فقط دو طرف یکی از صفحات فلزی اسطرلابِ بدیع را نشان میدهد؛ ولی از آنها چنین بر میآید که صفحات دست ساختة دیگری هم بوده که در داخل اُمّ (حجره) اسطرلاب قرار میگرفته است. بر کُرسی آن جملة «صنعه هبة الله بن الحسین البغدادی سنه ثیج (۵۱۳) للهجرة»، حک شده که مبیّن نام سازنده و تاریخ ساخت آن است؛ عبارت «هذا الا´لة تعرف بزیج الصفائح استنباط ابی جعفرالخازن»، بر روی دیگر کرسی، نشان میدهد که این ابزار براساس زیج الصفائح ابوجعفر خازن ساخته شده است که آن را برای طراحی صفحات اسطرلابها نوشته بود. همچنین دور بخش مرکزی همین رویِ صفحه، جمله «هذه الصفیحة من زیج الصفائح صنعة هبة اللّه بن الحسین البغدادی سنة ثید (۵۱۴)» به چشم میخورد. این عبارات نشان میدهد که تعداد صفحات ساخته بدیع بیش از این بوده است. مهارت و ظرافت به کار رفته در ساخت و حکّاکی این صفحه جالب توجه است.
۶.۲ - شرحی بر رساله فی الآلة الشّاملةشرحی بر رساله فی الآلة الشّاملة تصنیف ابومحمد حامد بن خِضر خُجَندی (متوفی ح۳۹۰)، برای تکمیل آلت شامله [۴۸]
یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۱۹، ص۲۷۴، بیروت ۱۳۵۵ـ۱۳۵۷/۱۹۳۶ـ ۱۹۳۸.
که خجندی آن ابزار را برای عرضی ثابت طراحی کرده و ساخته بود. کینگ آلت شامله را «صفحة مدرج نیمکُروی» نامیده و درباره این وسیله، مطلبی بر نوشته قدما نیفزوده است. بروکلمان با تردید، این رساله و رساله فی عمل الا´لة العامّة را تصنیف واحدی با دو نام میداند. نسخه خطی این اثر موجود و درباره عملکردِ ابزاری جامع است. به گفته سامسو آلت شامله در موضع مناسبی از اسطرلاب یا در دستگاه ارتفاع سنج قرار داده میشد. سید جلال الدین تهرانی [۴۹]
جلال الدین طهرانی، گاهنامة ۱۳۱۱، ج۱، ص۱۱۰، تهران ۱۳۱۱ ش.
این وسیله را «حلقه شامله افقی» مینامد و میگوید که ابزاری است مرکب از دوایر ارتفاع و افق، که برای یافتن سَمت و ارتفاع کواکب به کار میرفت. وی اشاره میکند که بدیع اسطرلابی، برای کاربرد این ابزار در عرضهای جغرافیایی مختلف، آن را کامل کرد [۵۰]
جلال الدین طهرانی، گاهنامة ۱۳۱۱، ج۱، ص۱۱۰، تهران ۱۳۱۱ ش.
و میافزاید که ارتفاع یاب (تئودولیت) ساخته اروپاییان، شکل تکامل یافته «حلقه شامله افقی» است. [۵۱]
جلال الدین طهرانی، گاهنامه ۱۳۱۱، ج۱، ص۱۱۰، تهران ۱۳۱۱ ش.
[۵۲]
جلال الدین طهرانی، گاهنامه ۱۳۱۱، تهران ۱۳۱۱ ش.
به نوشته تِکِلی بدیع نوعی اسطرلاب را برای همه عرضها ساخته بود یک عدد از این ابزار در رصدخانه اُلُغ بیگ (متوفی ۸۵۳)، تأسیس شده در ۸۱۶، موجود بوده و گفته شده که هم کار اسطرلاب و هم کار رُبع را انجام میداده است. [۵۳]
زندگینامه علمی دانشمندان اسلامی، ج ۱، ج۱، ص۲۴۹، ترجمه احمد آرام (و دیگران)، تهران ۱۳۶۵ ش.
[۵۴]
علم در اسلام، به اهتمام احمد آرام، ج۱، ص۱۳۴، تهران ۱۳۶۶ ش.
۶.۳ - ساز بادینوعی ساز بادی ابداعی، که بدیع الزمان جزری در الجامع بین العلم والعمل النافع فی صناعة الحیل [۵۵]
ابی العز بن اسماعیل جزری، الجامع بین العلم والعمل النافع فی صناعة الحیل، ج۱، ص۴۲۲ـ ۴۲۴، چاپ احمد یوسف حسن، حلب ۱۹۷۹.
به آن اشاره کرده است. وی که خود طرّاح و سازنده ابزارهای دقیق علمی بود و ابداعهای گذشتگان را بدقت مطالعه و اصلاح میکرد، در شکل هفتم از نوع چهارم اثرش، [۵۶]
ابی العز بن اسماعیل جزری، الجامع بین العلم والعمل النافع فی صناعة الحیل، ج۱، ص۳۹۳، چاپ احمد یوسف حسن، حلب ۱۹۷۹.
آلتی به نام «الزَمْرالدایم» (سازی بادی از انواع نی) را وصف کرده و درباره نوعی از آنکه ابداع بدیع اسطرلابی بوده، شرح مختصری نوشته و از آن به عنوان «آلتی مشهور» یاد کرده است. [۵۷]
ابی العز بن اسماعیل جزری، الجامع بین العلم والعمل النافع فی صناعة الحیل، ج۱، ص۴۲۳، چاپ احمد یوسف حسن، حلب ۱۹۷۹.
۶.۴ - المعرب المحمودی فی الزّیجالمعرب المحمودی فی الزّیج، بنابر ضبط اسماعیل پاشا بغدادی، [۵۸]
اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین: اسماءالمؤلفین و آثارالمصنفین، ج۶، ص۵۰۵، در حاجی خلیفه، کشف الظنون عن اسامی الکتب والفنون، ج ۶، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
یا زیج محمودی، که به نام محمود سلجوقی (حک: ۵۱۲ـ۵۲۵) نوشته شده و اطلاعی از آن در دست نیست.
۶.۵ - رساله درباره کاربرد اسطرلاب کرویرساله درباره کاربرد اسطرلاب کروی، که فرانتز رزنتال شرح مفصلی در معرفی آن منتشر کرده است (کینگ، مقاله یازدهم، ص ۱۰۹). ۶.۶ - رسالة فی الکرة ذات الکرسیرسالة فی الکرة ذات الکرسی، که یاقوت حموی [۵۹]
یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۱۹، ص۲۷۴، بیروت ۱۳۵۵ـ۱۳۵۷/۱۹۳۶ـ ۱۹۳۸.
از آن نام میبرد. به عقیده سید جلال الدین تهرانی [۶۰]
جلال الدین طهرانی، گاهنامه ۱۳۱۱، ج۱، ص۱۰۶، تهران ۱۳۱۱ ش.
کرات آسمانی تا زمان اسطرلابی فاقد کرسی (پایه) بودند و او با افزودن آن، نقص موجود در کرههای نجومی را برطرف کرد.
۶.۷ - دیوان الاسطرلابیدیوان الاسطرلابی یا دیوان اشعار بدیع، که بیشتر مشتمل بر لطایف و هجویات است. [۶۱]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون عن اسامی الکتب والفنون، ج۱، ص۷۷۶، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۶.۸ - درّة التاج من شعر ابن الحجّاجدرّة التاج من شعر ابن الحجّاج بالغ بر ده مجلّد، [۶۲]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون عن اسامی الکتب والفنون، ج۱، ص۷۳۹، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۶۳]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون عن اسامی الکتب والفنون، ج۱، ص۷۶۵، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
حاوی اشعارِ ابی عبدالله حسین بن حَجّاج (متوفی ۳۹۱) در ۱۴۱باب [۶۴]
محمد بن احمد ذهبی، ج۲۰، ص۵۳،در ۱۴۰ باب، سیر اعلام النبلاء، ج ۲۰، چاپ شعیب ارنووط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
و هر باب در فنی از فنون شعر. [۶۵]
یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۱۹، ص۲۷۴، بیروت ۱۳۵۵ـ۱۳۵۷/۱۹۳۶ـ ۱۹۳۸.
[۶۶]
ابن خلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناءالزمان، ج۶، ص۵۲، بیروت (بی تا).
نسخهای از دیوان ابن حجاج گردآورده بدیع، شامل ۱۲۰ باب، در کتابخانه ملی پاریس (ش ۵۹۱۳) نگهداری میشود.
۷ - فهرست منابع(۱) ابن ابی اصیبعة، عیون الانباء فی طبقات الاطباء، چاپ نزار رضا، بیروت (بی تا). (۲) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۳۸۶/۱۹۶۶. (۳) ابن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، مصر (بی تا). (۴) ابن خلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناءالزمان، بیروت (بی تا). (۵) ابن عبری، تاریخ مختصرالدول، چاپ اصالحانی، بیروت ۱۹۵۸. (۶) ابن عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹. (۷) محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، الا´ثار الباقیة عن القرون الخالیة، چاپ زاخاو، لایپزیگ ۱۹۲۳. (۸) سیریل لوید الگود، تاریخ پزشکی ایران و سرزمین های خلافت شرقی، ترجمه باهر فرقانی، تهران ۱۳۵۶ ش. (۹) اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین: اسماءالمؤلفین و آثارالمصنفین، در حاجی خلیفه، کشف الظنون عن اسامی الکتب والفنون، ج ۶، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲. (۱۰) ابی العز بن اسماعیل جزری، الجامع بین العلم والعمل النافع فی صناعة الحیل، چاپ احمد یوسف حسن، حلب ۱۹۷۹. (۱۱) مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون عن اسامی الکتب والفنون، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰. (۱۲) خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲. (۱۳) علی اکبر دهخدا، لغت نامه، زیر نظر محمد معین، تهران ۱۳۲۵ـ۱۳۶۱ ش. (۱۴) محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۲۰، چاپ شعیب ارنووط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۱۵) خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت ۱۹۸۶. (۱۶) زندگینامه علمی دانشمندان اسلامی، ج ۱، ترجمه احمد آرام (و دیگران)، تهران ۱۳۶۵ ش. (۱۷) قدری حافظ طوقان، تراث العرب العلمی فی الریاضیات والفلک، بیروت (تاریخ مقدمه ۱۹۶۳). (۱۸) جلال الدین طهرانی، گاهنامه ۱۳۱۱، تهران ۱۳۱۱ ش. (۱۹) علم در اسلام، به اهتمام احمد آرام، تهران ۱۳۶۶ ش. (۲۰) عبدالحمید علّوچی، تاریخ الطب العراقی، بغداد ۱۳۸۷/۱۹۶۷. (۲۱) محمدبن محمد عمادالدین کاتب، خریدة القصر و جریدة العصر، چاپ محمد بهجة اثری، بغداد ۱۳۹۸/۱۹۷۸. (۲۲) ابوالقاسم قربانی، زندگینامه ریاضیدانان دورة اسلامی: از سده سوم تا سده یازدهم هجری، تهران ۱۳۶۵ ش. (۲۳) علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، و هو مختصر الزوزنی المسمی بالمنتخبات الملتقطات من کتاب اخبارالعلماء باخبار الحکماء، چاپ لیپرت، لایپزیگ ۱۹۰۳. (۲۴) عمررضا کحاله، معجم المؤلفین، بیروت (تاریخ مقدمه ۱۳۷۶). (۲۵) نامه دانشوران ناصری، قم (تاریخ مقدمه ۱۳۳۸ ش). (۲۶) جلال الدین همایی، خیامی نامه، تهران ۱۳۴۶ ش. (۲۷) یاقوت حموی، معجم الادباء، بیروت ۱۳۵۵ـ۱۳۵۷/۱۹۳۶ـ ۱۹۳۸. ۸ - پانویس
۹ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بدیع اسطرلابی»، شماره۸۰۱. |